محیطهای کاری رنگی در حال تبدیل شدن به یک روال در طراحی هستند بنابراین سازمانها و طراحان اداری بیش از گذشته به اهمیت رنگهای مورد استفاده در محل کار و تأثیر آنها بر کارمندان و مشتریان واقف شدهاند.
در این مقاله، به رنگ های مناسب برای طراحی دفترهای کاری، روانشناسی رنگ در محیط کار و رنگهایی که بهترین استفاده را دارند می پردازیم و به شما میگوییم که طراحان در انتخاب رنگها باید چه چیزهایی را مد نظر قرار دهند.
روانشناسی رنگها در محیط کار
رنگهای انتخاب شده برای هر محیط کاری پتانسیل این را دارد که بر همه چیز از جمله بهرهوری کارکنان، روحیه عمومی آنها و آرامش محل کار تأثیر بگذارد. امروزه محل کار به یک ابزار برندسازی استراتژیک تبدیل شده است و رنگ ها به عنوان یکی از فاکتورها، نقش مهمی را ایفا مینماید.
به عنوان مثال،فضای پذیرایی یا فضایی که کارکنان و مشتریان در ابتدا به آن وارد میشوند یکی از قسمت های مهم در یک سازمان است. پیامی که در بدو ورود بازدیدکنندگان و کارکنان به ایشان منتقل میشود بسیار مهم است زیرا توانایی به جا گذاشتن تأثیری ماندگار را از یک برند بر افراد دارد بنابراین رنگهای مورد استفاده باید به گونه ای باشد که بیانگر هویت یک کسب و کار باشد و ثانیا حس مطلوبی را در آنها ایجاد نماید.
تاثیر رنگ در محل کار
مطالعات دانشگاهی درباره تأثیر رنگها نشان میدهد دفاتر بیش از حد خاکستری، بژ یا سفید باعث میشود کارکنان احساس اندوه و افسردگی بیشتری را تجربه کنند. این امر در زنان البته بیشتر است و مردان این احساسات را وقتی بیشتر از زنان تجربه میکنند که در محیطهای کاری بنفش و نارنجی قرار میگیرند!
با این حال، ذکر این نکته حائز اهمیت است که متغیرهایی مانند واکنش افراد به محرکهای بصری مختلف، شدت و ضعف در تنهای یک رنگ و مهمتر از آن، نحوه استفاده از رنگهای مختلف با هم، وجود دارد که بر درک ما از رنگها و دریافتهای احساسیمان تأثیر میگذارد.
در نتیجه به این قاعده ساده و قابل درک که بهعنوان مثال، زرد رنگ انرژیبخش خوبی است،نارنجی میتواند الهامبخش خلاقیت باشد و یا آبی آرامش را برقرار میکند، نمیتوان بهطور کامل پایبند بود و نیاز به تفکر بیشتری است.
استفاده از رنگ در طراحی دفتر
متخصصان طراحی دفتر کاملاً آگاه هستند که برخی از رنگها میتوانند به طور مثبت به شادی، بهرهوری و حتی سلامت فیزیکی در محل کار کمک کنند. با این حال، این بدان معنا نیست که آنها می توانند رنگی را تصادفی روی دیوار بزنند و به طور جادویی به این اهداف برسند. تیمهای طراحی باید ترکیب و رابطه بین عناصر دیگر مانند نور، بافت، مبلمان اداری و همچنین فرهنگ شرکت را بررسی کرده و درک کنند. نکته کلیدی یافتن تعادل مناسب و ایجاد فضایی است که باعث آرامش و راحتی گردد تا کارکنان بتوانند در آن به طور سازنده فعالیت کنند و البته از کار کردن در آن محیط لذت هم ببرند.
با توجه به رنگها و ترکیبهای رنگی خاص، آنچه ما دریافتیم آن است که:
آبی رنگی است که معمولاً در محل کار مورد استفاده قرار میگیرد؛ زیرا میتواند تأثیر مثبتی بر بهرهوری داشته باشد و اغلب در فضاهای کاری با پلان باز استفاده میشود.
زرد به عنوان رنگی خوشبینانه در نظر گرفته میشود و میتواند الهامبخش باشد و خلاقیت را افزایش دهد. در بسیاری از فضاهای کاری خلاقانه، بهویژه در واحد طراحی سازمان، استفاده میشود.
رنگ قرمز انتخاب جالبی است و میتواند کارایی را افزایش دهد؛ اما نباید در فضاهای وسیع استفاده شود و بیشتر در فضاهای بیرونی و اتاقهای جلسات کوچک دیده میشود.
رنگ سبز میتواند اثر آرامبخشی داشته باشد و از آنجایی که برای چشمها مفیدتر است، میتواند خستگی را کاهش دهد.
رنگ سفید میتواند فضاهای خاصی را بزرگتر نشان دهد، اما به این معنا نیست که همه چیز باید سفید و استریل باشد؛ در یک کلام: باید کم استفاده شود.
همچنین میتوان رنگ را در قالب گرافیک، آثار هنری نیز در محیط کار به کار برد.
استفاده از رنگ برای تعریف فضاهای کاری مجزا
گاهی از رنگ ها برای مشخص نمودن این مهم استفاده میگردد که هر بخش از فضای کاری متعلق به کدام گروه از کارکنان خواهد بود و با توجه به وظایف آنها چه رنگی مناسب میباشد.
در فضاهای کاری مشترک و پویا معمولاً از رنگهای روشن و زندهتر برای ایجاد انرژی و خلاقیت استفاده میشود، در حالیکه در بخشهایی که نیازمند به تمرکز بیشتری است از رنگهای ملایمتر و کمرنگتر استفاده میشود که آبی و بنفش انتخابهای محبوب برای این واحدها میباشد.
در این راستا تیم طراحی مبلمان اداری الوند هنگام طراحی یک محیط کاری جدید ابتدا با مشتری صحبت میکنند تا به درکی از زمینه کاری،سلیقه و درخواستهای مشتری برسند.
سپس درباره هویت و لوگوی برند کسب اطلاع مینمایند زیرا به آنها این امکان میدهد تا با توجه به اطلاعات کسبشده رنگهای مناسب را انتخاب نمایند. رنگهای یک برند توانایی قدرتمندی برای ارتباط با مشتری و کارکنان دارد چون به واسطه آنها میتوانند با چرایی و ارزش های یک سازمان ارتباط برقرار کنند.