رنگ مقوله زیبایی است که میتواند در انسان احساسات مختلفی را ایجاد کند. ما آنچه در محیط اطرافمان است را ادراک کرده و اشیاء مشابه را با استفاده از رنگ از یکدیگر متمایز میکنیم، ما رنگ ها را مانند اشیائی حس میکنیم که هیجانات متفاوتی را در ما، زمانی که آنها را میبینیم به وجود میآورند.رنگهایی که در سیستم بینایی مغز انسان تولید میشوند در واقعیت، وجود ندارند. ما رنگها را با استفاده از مغزمان ایجاد می کنیم، به این معنا که رنگها در ذهن شکل گرفتهاند.
در طراحی، رنگ به عنوان راهنمایی عمل میکند که توجه مخاطب را به خود جلب میکند. هنگام مواجهه افراد با چیزهای جدید ، رنگ سادهترین جنبه برای بخاطر سپردن است.رنگهای یک طرح همواره با برندینگ یک محصول مرتبط است،طراحان محصول، از رنگ به عنوان راهی برای انتقال دادن آنچه که محصول در مورد آن میباشد استفاده می کنند. اکثر اوقات مصرفکنندگان ایده هایی را خریداری می کنند که تا حد زیادی به رنگ بستگی دارد. برخی حقایق در روانشناسی رنگ وجود دارند که حائز اهمیت است که شامل موارد زیر میباشد:
واقعیت 01: ترجیحات رنگی به جنسیت افراد بستگی دارد
کارشناسان حوزه رنگ معتقد هستند تفاوت قابل توجهی میان زنان و مردان هنگام انتخاب رنگها وجود دارد. مطالعهای که برای شناخت رنگهای محبوب و آنهایی که از محبوبیت کمتری برخوردارند انجام شد، نشان داد رنگ آبی محبوب هر دو گروه است و هر دو تمایل کمتری به انتخاب رنگ نارنجی دارند. در این مطالعه مشخص شد که مردان رنگهای پررنگ و زنان رنگهای ملایم را ترجیح میدهند
.
جزئیات این یافتهها به شما کمک میکند تا متوجه شوید که چرا طراحان محصول از رنگ آبی بیشتر و از نارنجی کمتر در محصولات خود استفاده میکنند. البته فراموش نکنید که شما به عنوان طراح یک محصول فقط نباید به این موضوع که چه رنگی مورد علاقه مصرفکننده است توجه کنید بلکه همیشه رنگهایی را استفاده کنید که علاوه بر مورد پسند بودن، کیفیت و رفتار کاربران را نیز بهبود بخشد.
واقعیت 02: استفاده از رنگ به محصول یا خدمات بستگی دارد
انتخاب رنگ توسط یک متخصص طراحی فراتر از جنبه پوششی و محافظتی آن مورد توجه قرار میگیرد.آنچه در تعیین و انتخاب رنگ یک محصول مورد توجه قرار میگیرد جنبه های متنوع و وسیع رنگ همچون دوام، کیفیت،تعمیر و نگهداری،ایمنی، ارتباط رنگ با جنس و بافت به کار گرفته شده،صرفه اقتصادی، هویت بصری، تزئینات و ...میباشد.یکی از اصول اساسی در ارتباط با محصول اصل زیبایی است. همچنین آنچه که باعث میشود یک محصول نسبت به محصولات همپایه خود توسط مشتری ترجیح داده شود به این علت است که به سلیقه مورد نظر وی نزدیکتر است، استفاده کننده فارغ از قیمت و یا مراحل تولید قرار است با محصولی که انتخاب کرده است زندگی کند. زیبایی یک محصول به عوامل مختلفی نظیر فرم،جنس،بافت و رنگ بستگی دارد که در این میان اهمیت رنگ به حدی است که نسبت به سایر عوامل توسط مخاطب سریعتر درک میشود. باید در نظر داشته باشیم که رنگ باید راحتی و آرامش ، قدرت و توانایی را در کنار فعالیت و سرزندگی به مشتری هدیه نماید.
واقعیت 03: رنگ محصول را قابل تشخیص میکند
طراحی محصول صرفا در این زمینه نیست که قابل درک باشد بلکه باید کشف کردنی نیز باشد. مغز ما همیشه دوست دارد روی برندهایی تمرکز کند که فوراً قابل تشخیص هستند. برای ایجاد ظاهر جذاب و قابل تشخیص، باید از رنگهایی استفاده کنید که با ایدههای تجاری، شخصیت و احساسات شما همخوانی داشته باشد و با رقبای شما نیز متمایز باشد. بسیاری از مطالعات نشان داده اند که رنگ یک واقعیت کلیدی در برخورد با رقبای مستقیم است.
نکته مهم درک و تمرکز بر واکنش مشتری نسبت به رنگ ها به جای تمرکز بر خود رنگ ها است
. رنگ در واقع باید نمایانگر آن ارزشی باشد که شما در تلاش هستید به مشتری بدهید.
ما همیشه فرض را بر این قرار داده ایم که رنگ در ارتباط با برندینگ است اما الان به وضوح دریافته ایم که با استفاده از رنگ ها میتوانیم احساسات مختلف را تحریک نماییم و از آن برای کمک به برتری در رقابت با همتایان خود استفاده نماییم.
دانش روانشناسی رنگ به طراحان کمک میکند تا درک کنند که هیچ رنگ جهانی برای استفاده در طراحی محصول وجود ندارد. ما همیشه باید بر روی افرادی که برای آنها طراحی میکنیم تمرکز کنیم و ایدهها و بازخورد آنها را در مراحل اولیه فرایند طراحی دریافت نماییم تا طرحی را ایجاد کنیم که منجر به ایجاد تجربه بهتری برای مصرفکننده شود.
با توجه به آنچه شرح داده شد ما نیز در مجموعه الوند علاوه بر آنکه میخواهیم منعکس کننده هویت وجودی خود در قالب استفاده از رنگ های مناسب در محصولاتمان باشیم ترجیحات رنگی مشتریانمان نیز یکی دیگر از اصولی است که به آن پایبند هستیم زیرا هدف ما ایجاد حس ارزشمندی در افراد است.